فصل جدید ومهدکودک
از امروز صبح رژینم دوباره رفت مهدکودک.
البته صبح که بیدار شد هنوز چشای براقش کامل طعم بیداری رو نچشیده بودن که پرسید: رزین کزا میخواد بره؟
من : مهدکودک.
رژینم: نه میخواد بره خونه مامان جوق.
من : نه مامان جوق از امروز دیگه رفته سرکار.
رژینم: خب پیس خال سوکو.
من : مامانی خال سوکو رفته خونه مهناز جون.
حبیب.
خلاصه رفتیم واولین کسی که اومد وتحویلش گرفت گلساجون مربیش بود که کلی واسش ذوق کرد وبوسیدش وهمش میگفت : مامانم کجا بودی دلم واست تنگ شده بود و.....
تا الانم چند بار چکش کردم داره بازی میکنه وهیچ مشکلی نداره البته بعد از ۴۵ روز خیلی امیدوار کننده اس وکلی به خودم میبالم که بچم چقدر اجتماعی وبزرگ شده.
الهی فدای اون آهنگ خوندنت بشم
: همه چی آومه من چقد خوسحالم .
این چقد خوبه که تو کنالم هستی.
همه چی آلومه غصه ها خوابیدن.تو به احساس من.
سلام گلم چه اسم دختر نازه مثله خودشه راستی من لینکت کردم[گل][قلب]
سلام [گل] [لبخند] قلبت را دنبال کن. قلب تو برای هر کار بزرگی راهنمای درستی است. قلب من محدود است. تقدیر برای هر کاری که انجام می دهی، با آن عنصر قدسی که درون هریک از ماست تعیین می شود... خلیل جبران [گل]
برگه جریمه ؟؟؟ [گل] همیشه پیروز و سربلند خواهیم بود ، اگر یکدل و یک صدا باشیم. ------------------------------------- جاوید باد ایران زمین [گل]
سلام ای ول به این دختر اجتماعی خودمون مامانی پس شما هم باید باهاش بخونی که همهچی آرومه ....[ماچ]الهی همیشه غصه هات بخوابند [بغل]
الهی فدای این دخمل شیرین زبون که میره مهد ببوسش رژینم خوش زبون و قشنگم رو[ماچ]
با خوندن متن آهنگش ياد رابين هود افتادم
خدا را شکر که همه چی الومه [بغل][ماچ][ماچ]
پونه جون امیدوارم آرمیتا هم مثل روژین جون با مهد کنار بیاد فعلا که خیلی داره اذیتم میکنه کوالاتر شده
[قلب][ماچ]
آفرین رژین جون[دست]